یادم باشد ...
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بربخورد ؛نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد؛خطی ننویسم که ازار دهد کسی را
یادم باشد ؛راهی نروم که بی راه باشد ؛یادم باشد که روز و رزگار خوش است و تنها این دل من است که دل نیست ....
یادم باشد جواب کین را با کمتر از مهر جواب ندهم و دو رنگی را با کمتر از صداقت ...
یادم باشد باید در برابر فریاد ها سکوت کنم و بر سیاهی ها نور بپاشم
یادم باشد سنگ خیلی تنهاست یادم باشد باید با سنگ هم لطیف بر خورد کرد تا مبادا دل تنگش بشکند ...
یادم باشد برای درس گرقتن و درس دادن به دنیا امدن نه برای تکرار اشتباهات دیگران و گذشتگان
یادم باشد زندگی را دوست دارم
یادم باشد از چشمه درس خروش و از اسمان درس پاک زیستن بگیرم
یادم باشد هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی قربانگاه می برند زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم
یادم باشد معجزه قاصدک ها را باور داشته باشم
یادم باشد گره تنهایی و دلتنگی هر کس فقط به دست دل خودش باز می شود
یادم باشد هیچ گاه لرزیدن دلم را پنهان نکنم تا تنها نمانم
یادم باشد هیچ گاه از راستی نترسم و نتزسانم
یادم باشد هیچ چیز از یک شمع با روشن کردن شمع دیگر کم نمی شود
یادم باشد هیچ مکانی ان قدر شلوغ نیست که نتوان در ان با خدا خلوت کرد
تو هم قلم بردار بنویس ...
یادت باشد...
مگه من چقدر تحمل دارم. این نوشته را بخوانی بعد ایم شعر سپهر را هم گوش کنی ... مگه می شود تحمل کرد... شاید اشکهایم تسکین دردهای روحم باشد. شاید ...
نوشته شده توسط : zealous