میدونیم،
ماه نور کمی از خودِش بازتابش میکنه و مطمئنیم که نور خورشید بیشتر از ماه است.
در طول روز نور خورشید را میبینیم. همین نور خورشیده که بازتابش آن از اشیاء باعث دیدن اونا بوسیلهی چشمای ما میشه. یعنی اگر چیزی هم هست به صدقه سری خورشید و نورِشه. همه چیز تحت تاثیر تابش این گوی نورانی است. لایه اوزن، گرم شدن زمین، طوفان، باد و آب و باران همگی یک طرف قضیهاش خورشید است. همه چیز زندگی ما یک طرفِش خورشیده.
یک کم فکر کنید،
توی شب ماه را کم میبینیم. چند شب که اصلاً ناقصه و هلالی میزنه... چند شب شبهِ کامله... یک شب یا دوشب آخر کامل میشه ... که ییهو ییهوآ میزنه و غیب میشه. تازه خوبه که نوری از خودش نداره، بازتابش نور خورشید خانومه.
این آدمها چقدر عاشق ماه هستند !!!
چقدر دوستش دارن !!!
نگاش میکنن، روش مطالعه میکنن، به اونجا سفر میکنن.
هِیَم میگن شب مهتابی، شب مهتابی !!
کمتر شنیدید که بگن روز خورشید یا روز پرنور. شاید چون خورشید همیشه نورش را بدون منت و محدودیت به همه تقدیم میکنه... شاید چون همیشه هست... شاید چون ...
حالا مَثَلِ ما و بعضی از اولیای خدا و امام عصر- عج الله تعالی فرجه الشریف- مثل این ماه و خورشید میمونه.
... این ملت همچین به اولیای خدا نگاه و توجه میکنن،
دربارشون کتاب مینویسن،
میرن و میان،
شاگردی میکنن و 1000 تا کار دیگه،
که انگار ولی و سرپرست اونا هستن.
ولی خورشید به این گندگی که همیشه نور بدون منت و محدودیت میده را نمیبینن.
الله اکبر از دست این مردم ...
بابا اون عارف و زاهد که از خودش نوری نداره [مثل تنها قمر کره زمین، ماه]؛ اگر هم انشالله داشته باشه از اهل بیت علیهم السلام و غلامی در خونه این خاندان و به عنایت خورشید عالم تاب و دلیل وجودی همه این عالم، مهدی فاطمه داره.
پس چرا؟ پس چرا به آقا، به این خورشید بزرگ، به این قطب عالم امکان توجه و دقت نمیشه؟
به من گفت "میگن آقای بهجت چهره انسان را در روز قیامت میبینند!، میترسم به دیدنش برم" ای کاش اینقدر که از روبهروشدن با ایشان میترسند از امام رئوف و مهربونشون هم حساب میبردن. ای کاش اینقدر که برای دیدن یک ماه کوچولو دقت و وقت صرف میکنن برای دیدن و همکلامی و توجه به نور اعلی هم نیرو و وقت صرف میشد !
البته بعضیها اصلاً تا به حال به خورشید نگاه نکردن که بدونن خورشیدی هست!!
توی ظلمت نفس خودشون دو تا ستاره را دیدن فکر میکنن حلقه اصلی راه شیری را پیدا کردن. میدونستید که به راه شیری راه علی هم میگن !
خورشید همین جاس. اگر از ظلمت وسیاهی نفس خارج بشم... نورش همه جا هست. حتی اگر حجاب اکبر غیبت روی سرش کشیده باشد ...
ادامه دارد ...
غلامعلی هم خدمت اقای ابطحی و سوتی هاش رسیده
حسن هم به خدمت اقایون معلم و فئودالهای مسلمان.
تنها و بی کس کلرجی من.
نوشته شده توسط : zealous